امروز استکبار جهانى در مقابل بیدارى اسلامى احساس ناتوانى میکند. شما غالبید، شما پیروزید، آینده مال شماست. کارى که انجام گرفته است، کار بسیار بزرگى است؛ اما این پایان کار نیست - مهم این است - این شروع است، این آغاز است. ملتهاى مسلمان باید مجاهدت را ادامه بدهند تا بتوانند دشمن را از میدانهاى گوناگون ازاله کنند.
مبارزه، مبارزهى همتها و عزمها و ارادههاست. هر طرف ارادهى قوىترى داشته باشد، او غالب است. آن کسى که دلش متکى به خداى متعال است، او غالب است. «ان ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم»؛(4) اگر نصرت خدائى را به دست بیاورید، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ شما پیش خواهید رفت. ما میخواهیم ملتهاى مسلمان که تشکیلدهندهى امت بزرگ اسلامىاند، آزاد باشند، مستقل باشند، عزیز باشند، تحقیر نشوند؛ با احکام مترقى و متعالى اسلام، زندگى خودشان را سامان بدهند؛ و اسلام میتواند. در طول سالیان دراز، ما را از لحاظ علمى عقب نگه داشتند؛ فرهنگ ما را پامال کردند، استقلال ما را از بین بردند. امروز ما بیدار شدهایم. ما میدانهاى علم را هم یکى پس از دیگرى تصرف خواهیم کرد(دیدار باجوانان کشورهای اسلامی)
امروز در کشورهاى اسلامى علیه دیکتاتورىهاى وابسته قیام شده است؛ این مقدمهاى است براى قیام علیه دیکتاتورى جهانى و دیکتاتورى بینالمللى، که عبارت است از دیکتاتورى شبکهى فاسد و خبیث صهیونیستى و قدرتهاى استکبارى. امروز استبداد بینالمللى و دیکتاتورى بینالمللى متجسم است در دیکتاتورى آمریکا و پیروان آمریکا و شبکهى شیطانى و خطرناک صهیونیستى. امروز اینها با روشهاى مختلف و با ابزارهاى گوناگون در همهى دنیا دارند دیکتاتورى میکنند. آنچه شما در مصر انجام دادید، در تونس انجام دادید، در لیبى انجام دادید، در یمن دارید انجام میدهید، در بحرین دارید انجام میدهید، در کشورهاى دیگر انگیزهى آن بشدت به وجود آمده است، جزئى از مبارزهى با این دیکتاتورى خطرناک و مضرى است که دو قرن است دارد بشریت را فشار میدهد. این پیچ تاریخىاى که گفتم، عبارت است از تحول از سیطرهى چنین دیکتاتورىاى به آزادى ملتها و حاکمیت ارزشهاى معنوى و الهى؛ این پیش خواهد آمد؛ استبعاد نکنید.
این وعدهى الهى است که: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره».(1) خداى متعال تأکید میکند که اگر او را نصرت کردید، شما را نصرت خواهد کرد. ممکن است در نگاه عادى و مبتنى بر محاسبات مادى، بعید به نظر بیاید؛ اما خیلى از چیزها بعید به نظر مىآمد و اتفاق افتاد. شما در یک سال و دو سه ماه قبل از این آیا فکر میکردید که طاغوت مصر اینجور ذلیل شود و از بین برود؟ اگر آن روز به کسانى گفته میشد که رژیم وابستهى فاسدِ مبارک ساقط خواهد شد، بسیارى استبعاد میکردند؛ اما اتفاق افتاد. اگر کسى دو سال قبل از این ادعا میکرد که در شمال آفریقا این حوادث عجیب به وقوع خواهد پیوست، اکثر باور نمیکردند. اگر کسى میگفت که در کشورى مثل لبنان، یک گروه جوانِ مؤمن خواهند توانست رژیم صهیونیستى و ارتش مجهز صهیونیستى را شکست بدهند، کسى باور نمیکرد؛ اما اینها اتفاق افتاد. اگر کسى میگفت که نظام جمهورى اسلامى با این همه دشمنى که از شرق و غرب علیه او اعمال میشد، خواهد توانست سى و دو سال مقاومت کند و روزبهروز قوىتر شود و جلوتر برود، کسى باور نمیکرد؛ اما اتفاق افتاد. «وعدکم اللَّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم هذه و کفّ ایدى النّاس عنکم و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صراطا مستقیما».(2) این پیروزىها آیت الهى است؛ اینها نشانههائى از قدرت فائقهى حق است که خداى متعال دارد به ما نشان میدهد. آن وقتى که مردم به میدان بیایند، آن وقتى که ما موجودى خودمان را وارد میدان کنیم، نصرت الهى قطعى است. خداى متعال راه را هم به ما نشان میدهد؛ «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا».(3) خدا، هم هدایت میکند، هم کمک میکند، هم به اهداف عالى میرساند؛ شرطش این است که ما در میدان باشیم(دیدار باجوانان کشورهای اسلامی)
امروز دنیا در زیر بار سنگین تحمیلات ناشى از تمدن مادى به ستوه آمده است و دنبال راه نجاتى میگردد. آنچه که شما امروز از بیدارى اسلامى در برخى از کشورهاى اسلامى مثل مصر و تونس ملاحظه میکنید، یک نشانه و نمونهاى از بهستوهآمدگى بشریت است.
وقتى شیاطین بر زندگى مردم غالب میشوند - که شیاطین انس از شیاطین جن خطرناکترند - مستکبران عالم که در زندگى اجتماعى مردم، زندگى خصوصى مردم، در اقتصاد مردم، در فهم و بینش مردم دخالت میکنند و آنها را به راههاى بیراهه میکشانند، زندگى فضاى تاریک پیدا میکند و این فضاى سنگین و تاریک با فطرت انسانها ناسازگار است و بالاخره فطرت انسان بیدار میشود؛ این آن چیزى است که امروز دارد در دنیا اتفاق مىافتد.
دنیاى غرب هم که اسیر چرخ و پر تسلط قدرت مادى است، امروز به ستوه آمده است. ما مسلمانها اگر میتوانستیم اسلام را درست معرفى کنیم، اگر میتوانستیم رفتار خودمان را منطبق با اسلام کنیم، مطمئن باشید دنیا به اسلام یک گرایش همگانى و عمومى پیدا میکرد. ضعف در ماست، اشکال در ماست و ما اولین مخاطبان قرآن و پیام پیغمبر هستیم. بایستى خود را اصلاح کنیم، باید خود را درست کنیم.
اسلام پیروان خود را اینجور تربیت میکند: «و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم تریهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛
اینها نشانههاى امت اسلامى است. اینها آن معنویتى است که در آنها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام اینجور انسانى پرورش میدهد: در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ایمانى، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامى، برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار مىایستند؛ «و مثلهم فى الانجیل کزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوى على سوقه».(3) این، همان مراحل رشد امت اسلامى است؛ سر میزند، رشد میکند، بالندگى پیدا میکند، مستحکم میشود. «یعجب الزّرّاع»؛(4) خود آن کسانى که این زمینه را فراهم کردند، به شگفت مىآیند. این دست قدرت الهى است که اینجور انسانها را رشد میدهد. «لیغیظ بهم الکفّار»؛(5) دشمن مستکبر وقتى به این انسان مسلمانِ تربیت شدهى بالیدهى در دامان اسلام نگاه میکند، معلوم است که به خشم مىآید و ناراحت میشود. ما باید اینجورى عمل کنیم. خود را بسازیم. خود را با قرآن تطبیق دهیم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستکبران، طبق برنامهى قرآن تنظیم کنیم. خداوند متعال وعده کرده است که به افرادى که اینجور حرکت کنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. این اجر، هم در دنیاست، هم در آخرت. در دنیا عزت است، برخوردارى از زیبائىها و تمتعات الهى در این عالم است - که براى انسانها فراهم کرده است - در آخرت هم رضوان الهى و بهشت الهى است.این راهى است که شما ملت عزیز ایران در پیش گرفتید، دنبال میکنید، حرکت میکنید و به توفیق الهى این راه را ادامه خواهید داد و این راهى است که خوشبختانه امروز مشاهده میکنیم ملتهاى مسلمان در گوشه و کنار جهان اسلام، بتدریج و آرام آرام دارند به این سمت حرکت میکنند. خداى متعال فرموده است: «و العاقبة للمتّقین».(6) اگر چنانچه این تقوا را ما شیوهى عمل خودمان قرار بدهیم، مسلّم عاقبت و سرانجام کار، متعلق به امت اسلامى خواهد بود و این آینده به امید خدا چندان دور نیست(به نقل ازوبلاگ انا عمار12)
ما امروز در یک برههى حساس به سر میبریم. اگر من بخواهم آن لبّ تلقى و برداشت خودم را به شما عرض بکنم - که شاید در یک مجال کوتاه، برایش استدلال هم نشود ارائه کرد؛ البته مستدل است، منتها شاید در دو کلمه نشود استدلالى برایش بیان کرد - این است که مراکز استکبارى جهانى در مقابلهى با حرکت اسلامى که نماد واقعىاش جمهورى اسلامى است، دارند آخرین تلاشهاى خودشان را میکنند. در بسیارى از عرصهها تلاشهایشان و تدابیرشان به بنبست خورده و کار از دستشان در رفته است. این کمربندى که اینها بر دور مسائل جهانى کشیده بودند و حیطهبندىاى که کرده بودند، در حساسترین نقاط روى زمین یعنى خاورمیانه، این کمربند پاره شده - یا سست شده، حداقلش این است؛ ولى به نظر من پاره شده - و از دستشان در رفته است